[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
آشنایی با کلمه
Survive
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/survive
** این کلمه یک فعل بوده و به معنای "نجات یافتن", "دوام آوردن ", "بیشتر عمر کردن از کسی" میباشد. البته در جملات مختلف مفهمومهای متفاوتی را میتواند بیان کند. با مثالهایی که در مورد آن ارایه میشود, میتوانید به کاربرد آن پی ببرید.
- She was the last surviving member of the family.
- او آخرین عضو بازمانده از خانواده بود.
- member
- عضو یک مجموعه
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/member
- I can't survive on 40$ a week.
- من نمیتونم با هفته ای ۴۰ دلار دوام بیارم. (این مبلغ خیلی کم است)
- The company managed to survive the crisis.
- شرکت توانست از بحران نجات پیدا کند. (دوام بیاورد)
- manage
- توانایی انجام کاری
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/manage
- Many birds didn't survive the severe winter.
- بسیاری از پرندگان نتوانستند از پس زمستان سخت برآیند. (در زمستان سخت دوام نیاوردند)
- severe
- سخت - شدید
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/severe
- She survived her husband by ten years.
ـ او از شوهرش ۱۰ سال بیشتر عمر کرد.
- husband
- شوهر
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/husband
** اسم فاعل این فعل کلمه "Survivor" و به معنی "بازمانده" میباشد.
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/survivor
- He is the last survivor.
- او آخرین بازمانده است.
- There were no survivors in the plane crash.
- هیچ بازمانده ای در سقوط هواپیما وجود نداشت.
- plane
- هواپیما
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/plane
- crash
- تصادف کردن - سقوط کردن هواپیما
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/crash
** اسم این فعل, کلمه "survival" و به معنی "بقا" میباشد.
- The struggle/battle/fight for survival.
- کشمکش/نبرد/مبارزه برای بقا (تنازع بقا)
- struggle
- کشمکش - تقلا
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/struggle
- battle
- نبرد
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/battle
- fight
- مبارزه
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/fight
- The survival of the fittest.
- این یک عبارت اصطلاحیست و اشاره به این نکته دارد که کسانی میتوانند دوام بیاورند که به بهترین شکل بتوانند خود را با شرایط وفق بدهند. مثلا در شرایط بد اقتصادی, شرکتهایی دوام می آورند که بتوانند بهترین تصمیمات را با توجه به شرایط بگیرند که البته خیلی از این تصمیمات جبریست.
مبدا این اصطلاح, علم زیست شناسی است اما به مرور زمان در بقیه حوزه ها و موضوعات نیز به کار برده شده است.