[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
{ این پست در ۲ قسمت ارایه میشود}
آشنایی با کلمه
Depend
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/depend
** این کلمه یک فعل بوده و معنای اصلی آن "وابسته بودن به چیزی" میباشد.
- The future of the company will depend on how consumers respond.
- آینده شرکت وابسته خواهد بود به چگونگی پاسخ (استقبال) مصرف کنندگان.
- future
- آینده
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/future
- consumer
- مصرف کننده
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/consumer
- respond
- پاسخ دادن
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/respond
- The outcome seems to depend on the type of soil used.
- نتیجه, به نظر می آید که وابسته است به نوع خاکی که مصرف شده است.
- outcome
- نتیجه
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/outcome
- type
- نوع - مدل
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/type
- soil
- خاک
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/soil
نکته مهم در مورد فعل "depend" در معنای "وابسته بودن به چیزی", حرف اضافه آن است که همیشه "on" میباشد.
** معنای دیگر "depend", "بستگی داشتن به چیزی" است و دقت کنید که با معنای اول این فعل یعنی "وابسته بودن به چیزی" اشتباه نشود. البته تنها تفاوت کاربرد این فعل در این دو معنی, استفاده از حرف اضافه میباشد. بدین صورت که در معنی دوم یعنی "بستگی داشتن", از حرف اضافه استفاده نمیکنیم. در این معنای فعلی, معمولا از "it" یا "that" به عنوان فاعل استفاده میشود.
Alice: Will you come?
Bob: That depends. I may not have the time.
- آلیس: آیا تو خواهی آمد؟
- باب : بستگی دارد. من شاید وقت نداشته باشم.
- I don't know if we can help. It all depends.
- من نمیدونم که آیا ما میتونیم کمک کنیم (یا نه). بستگی دارد.
در ترجمه جملات بالا, لازم نیست حتما "it" یا "that" را ترجمه کنید و همان بیان "بستگی دارد" کافی است. و در جمله دوم "all" نقش تاکیدی دارد و میتواند حذف شود و البته اگر بخواهیم از آن استفاده کنیم, قبل از آن بهتر است از "it" به عنوان فاعل استفاده کنیم و نه "that".
** معنای دیگر "depend" , "تکیه کردن و اعتماد کردن به کسی" میباشد.
- He is a person you can depend on.
- او شخصی است که میتوانی به او تکیه کنی.
** این فعل دارای دو صفت با معانی کاملا متضاد میباشد و در استفاده از آنها بایستی دقت کرد.
1) dependent
- وابسته به چیزی
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/dependent
- plans that are dependent on the weather.
- طرحهایی (برنامه هایی) که وابسته به آب و هوا هستند.
- weather
- آب و هوا
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/weather
2) dependable
- قابل اتکا - قابل اعتماد
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/dependable
- She is loyal and dependable.
- او وفادار و قابل اتکاست.
- loyal
- وفادار
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/loyal
{پایان قسمت اول}
- ۹۴/۰۶/۲۵