آموزش زبان انگلیسی

کانال آموزش زبان انگلیسی بیسفون

آموزش زبان انگلیسی

کانال آموزش زبان انگلیسی بیسفون

در این وبلاگ پیام های ارسالی از شبکه اجتماعی بیسفون ذخیره می‌شود

آخرین مطالب

۳۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn


حروف اضافه و افعال


بعضی از افعال در انگلیسی حرف اضافه خاص خود را دارند و به کار بردن حروف اضافه دیگر با آنها نادرست است. در بعضی موارد یک فعل بیش از یک حرف اضافه دارد که یا محل قرار گیری آنها با هم متفاوت است یا معانی مختلفی ایجاد میکنند. به جملات زیر هم از نظر حروف اضاف و هم از نظر معنایی دقت کنید. افعال انتخاب شده, از افعال پرکاربرد در مکالمات روزمره میباشند: (هر فعل به همرا حرف اضافه آن در پرانتز آورده شده است)


(Listen / to)

(گوش کردن / به)

- I was listening to my favorite song.

- من داشتم به آهنگ مورد علاقه ام گوش میدادم.


(Agree / with)

(موافقت کردن / با)

- She never agrees with me.

- او هیچوقت با من موافق نیست.


(Depend / on)

(بستگی داشتن / به)

- I may go to seaside. It depends on the weather.

- من شاید به کنار دریا بروم. این بستگی به آب و هوا دارد.


(Suffer / from)

(رنج بردن / از)

- He suffers from frequent headaches.

- او از سردرد های متوالی رنج میبرد.


(Marry / to)

(ازدواج کردن / با)

- He got married to a woman he met in Paris.

- او با زنی که در پاریس ملاقات کرده بود ازدواج کرد.


توجه: برای فعل "Marry" , مانند بسیاری از زبان آموزان, از حرف اضافه "with" استفاده نکنید.


(Invest / in)

(سرمایه گذاری کردن / در)

- The best investment is to invest in yourself.

- بهترین سرمایه گذاری, سرمایه گذاری کردن روی خودتان است.


(Complain / to / about)

(شکایت کردن / به / درباره)

- They complained to the manager about the service quality.

- آنها به مدیر درباره کیفیت سرویس شکایت کردند.


(Shout / to / at)

(فریاد زدن / به / بر)

- He shouted to me.

- او به من فریاد زد. ‫‫‫{تا من صدای او را بشنوم}


- He shouted at me.

- او بر من فریاد زد. ( سر من داد کشید.)


افعال دیگری با حرف اضافه خاص خود وجود دارند که در آینده به آنها اشاره خواهیم کرد.

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

Kick the bucket

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn


آشنایی با اصطلاح 

Kick the bucket


کلمه "Kick" یک فعل به معنی "لگد زدن" و "bucket" به معنی "سطل" میباشند و معنی لغوی این اصطلاح "به سطل لگد زدن" است اما مفهوم و منظور این اصطلاح, "مردن" میباشد. فعل "مردن" در زبان انگلیسی, "to die" است و اگر چه که این اصطلاح همان معنی را میدهد اما کاربرد آن شرایط خاصی دارد که به آن اشاره میکنیم:


نکته۱: هر وقت بخواهیم در مورد مردن کسی , مرگ و میر و یا علتهای آن صحبت کنیم, از فعل "die" استفاده میکنیم:


- 75,000 Nigerians die of cancer yearly.

- سالانه ۷۵۰۰۰ نیجریه ای از سرطان میمیرند.


- His friend died last year.

- دوست او سال گذشته مرد.


نکته۲: در مورد مرگ نزدیکان و جایی که بخواهیم بار منفی فعل "die" را کم کنیم, از فعل "Pass away" با همان معنی "مردن" استفاده میکنیم:


- My grandmother passed away two years ago.

- مادربزرگ من دو سال ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ پیش مرد.


- I'm sorry to hear that your father passed away.

- متاسفم که میشنوم پدر شما فوت کرد. (از شنیدن خبر فوت پدر شما ناراحت هستم)


نکته۳: در جایی که خبر مردن کسی برای ما مهم نباشد و یا بخواهیم با طنز این مطلب را بیان کنیم و یا اینکه هدف از به کار بردن فعل مردن واقعا بیان آن نیست از این اصطلاح استفاده میکنیم:


- The old man finally kicked the bucket.

- پیرمرد بالاخره مرد.


- I don't want to kick the bucket before I've seen Rome.

- من نمیخواهم قبل از اینکه رُم را دیده باشم, بمیرم.

(در این جمله موضوع مردن یا مرگ و زندگی مطرح نیست, بلکه به شکلی تاکید قسمت بعدی جمله است)


* مجددا این نکته را یادآور میشویم که این اصطلاح را نباید در موقعیتهای رسمی به کار برد. مثلا در بیان تسلیت به کسی, استفاده از این جمله میتواند توهین آمیز تلقی شود.


نکته: بعضی از عبارات مشخصا با فعل "die" به کار برده میشوند و نمیتوان به جای آن از این اصطلاح استفاده کرد:


- to die wealthy

- ثروتمند مردن


- to die happy

- شاد مردن


- to die a natural death

- به مرگ طبیعی مردن


- to die many deaths

- مثل ترسوها مردن


مثال:

- We never choose to die many deaths.

- ما هرگز مثل ترسوها مردن را انتخاب نمیکنیم.


نکته: دقت داشته باشید که اگر این عبارت را در جمله ای دیدید, قبل از ترجمه آن به "مردن" اطمینان حاصل کنید که منظور مفهوم لغوی آن بوده یا مفهوم اصطلاحی آن:


- The angry farmer kicked the bucket down the hill.

- کشاورز عصبانی سطل را با لگد به پایین تپه انداخت.

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

Historic/Historical3

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn


پیشتر با نحوه ساختن و کاربرد جملات حال ساده و حال استمراری آشنا شده ایم. در این پست نحوه سوالی کردن این زمانها را یادآوری میکنیم.


نکته۱: برای سوالی کردن جملات حال ساده که در ساخت آنها از مشتقات "to be" یعنی (am/is/are) استفاده شده است, افعال "to be" را به اول جمله می آوریم و بعد از آن فاعل را ذکر میکنیم. در زیر تعدادی از جملات حال ساده و فرم سوالی آنها آورده شده است:


- I am happy.

- Am I happy?

-آیا من خوشحال هستم؟


- She is angry.

- Is she angry?

- آیا او عصبانی است؟


- Are you crazy?

- آیا تو دیوانه ای؟ (دیوونه شدی؟)


توجه: همانطور که از معنی و مفهوم این جملات مشخص است, این جملات بیانگر حالت میباشند و نه بیانگر انجام کاری. در بعضی تقسیم بندیها به این جملات, "زمان حال" و به جملاتی که در آنها انجام فعلی صورت میگیرد, "زمان حال ساده" میگویند. اما ما در اینجا هر دو نوع را در تقسیم بندی "زمان حال ساده" قرار داده ایم.


نکته۲: برای سوالی کردن جملات حال ساده که در آنها فعلی صورت گرفته است, از فعل کمکی "Do" ( و "Does" برای سوم شخص مفرد) استفاده میکنیم. بدین ترتیب که فعل کمکی را در اول جمله می آوریم و بعد از آن بقیه جمله را به همان صورتی که بود اضافه میکنیم:


- You know him.

- Do you know him?

- آیا تو او را میشناسی؟


- She plays tennis.

- Does she play tennis?

- ایا او تنیس بازی میکند؟


 

*همانطور که دیده شد, جمله بعد از فعل کمکی, "جمله خبری" است که اجزای آن به ترتیب فاعل و فعل می باشند.


- Don't you like it?

- آیا تو این را دوست نداری؟



* اگر در جملات سوالی حال ساده بخواهیم از کلمات پرسشی -Wh استفاده کنیم, آنها را در اول جمله قرار میدهیم و بعد از آن فعل کمکی و بعد هم جمله خبری:


- What do you want to know?

- چی چیزی میخواهی بدانی؟



- I don't understand. What do you mean?

- متوجه نمیشوم. منظور شما چیست؟



نکته۳: برای سوالی کردن جملات حال استمراری, از مشتقات "to be" در ابتدای جمله استفاده میکنیم و بعد از آن فاعل و سپس فعل استمراری قرار میگیرد:


- He is walking.

- Is he walking?

- آیا او در حال قدم زدن است؟


- They are leaving.

- Are they leaving?

- آیا آنها دارند میروند؟


* کلمات پرسشی -Wh , در ابتدای جمله قرار میگیرند و بعد از آن بقیه جمله همانند قبل اضافه میشود:


- What are you doing?

- چه کاری داری انجام میدهی؟


- Where is he going?

- آو دارد کجا میرود؟




نکته: در جملات حال ساده, برای تاکید در معنی جمله, فعل کمکی "DO" را قبل از فعل اصلی می آوریم:


- I do trust him.

- من به او اعتماد دارم.




نکته: برای پاسخ دادن به جملات پرسشی حال ساده که از فعل کمکی "Do" استفاده شده است, دو حالت وچود دارد. یکی پاسخ کوتاه و دیگری پاسخ کامل.

 در پاسخ کامل تمام جمله سوالی, در جواب بیان میشود:


A: Do you know him?

B: Yes I know him.

- آیا تو او را میشناسی؟

- بله من او را میشناسم.


پاسخ کامل معمولا در مکالمه استفاده نمیشود و به جای آن از پاسخ کوتاه استفاده میشود.

در پاسخ کوتاه از فاعل به همراه فعل کمکی استفاده میشود:


A: Do you know him?

B: Yes, I do.


A: Do you promise?

B: I do.

- آیا تو قول میدهی؟

- قول میدهم.


بنابراین برای سوال زیر:

- Do you know him?

پاسخ زیر (که زبان آموزان زیادی بدین شکل پاسخ میدهند) مناسب نیست:

- Yes, I know.

 و بایستی از جمله زیر استفاده کرد:

- Yes, I do.


نکته گفته شده, در عین سادگی, یکی از راههای تشخیص میزان تسلط زبان آموزان در مکالمه میباشد.

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

Hard /Hardly

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn


آشنایی با کاربرد کلمات


hard / hardly


این دو کلمه هم از جمله کلمات پر کاربرد در زبان انگلیسی میباشند و هم از جمله مواردی هستند که زبان آموزان زیادی را به اشتباه می اندازند. در ادامه با معنی و کاربرد هر کدام آشنا میشویم:


* کلمه "hard" در نقش صفت به معنی "سخت" یا "زیاد" میباشد. به جملات زیر دقت کنید:


- Diamonds are the hardest known mineral.

- الماسها سخت ترین ماده معدنی شناخته شده میباشند.


- He had a hard life.

- او زندگی سختی داشت.


- Hard work is a key to success.

- کار سخت (زیاد) کلیدی برای موفقیت است.



نکته ای که در اینجا وجود دارد و باعث اشتباه زبان آموزان میشود آن است که آنها معمولا کلمه "hard" را فقط در نقش صفت میشناسند و ار آنجاییکه یکی از راههای ساختن قید, اضافه کردن پسوند "ly" به انتهای صفت میباشد, تصور میکنند "hardly" قید مربوط به "hard" میباشد. در صورتی که کلمه "hard" هم صفت است و هم قید. به جملات زیر و نقش قیدی "hard" توجه کنید:


- It was raining hard last night.

- دیشب باران به شدت میبارید.


- You need to think hard about your future.

- تو احتیاج داری درباره آینده ات زیاد فکر کنی.


بنابر این برای بیان جمله ای مانند "او زیاد کار کرد" به کاربردن جمله زیر نادرست است:


- He worked hardly.


 و بایستی از جمله زیر به جای آن استفاده کرد:


- He worked hard.


* کلمه "hardly" یک قید است و با توجه به توضیحات داده شده به معنی "به شدت" یا " به طور زیاد" نیست بلکه معنی آن "به ندرت", "تقریبا نه" , "تقریبا هیچوقت", "تقریبا هیچی" میباشد. مانند:


- There is hardly any sugar left.

- تقریبا هیچ شکری/قندی باقی نمانده است.

(دقت کنید که فعل جمله مثبت است, "is", اما کلمه "hardly" مفهوم جمله را منفی میسازد)


- She hardly ever calls me.

- او تقریبا هیچوقت به من زنگ نمیزند.


- I could hardly believe what he said.

- من به سختی چیزی را که او گفت باور کردم.

(توجه کنید که عبارت "به سختی" در ترجمه این جمله به معنای "به طور زیاد" نیست بلکه مفهوم آن این است که "تقریبا باور نکردم" و این نکته را در ترجمه از فارسی به انگلیسی باید به خاطر داشت تا بتوان انتخاب درستی بین این دو کلمه انجام داد.)

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

Smell a rat

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn



آشنایی با اصطلاح


Smell a rat


این اصطلاح از جمله اصطلاحات پر کاربرد در زبان انگلیسی میباشد که البته معادل مشخصی در زبان فارسی ندارد. 


کلمه "smell" یک فعل بوده و به معنای "بو کردن" یا "بو دادن" میباشد. زمان گذشته آن به صورت smelled یا smelt به کار برده میشود: 


- Dinner smells good.

- شام بوی خوبی میدهد.


- The dog smelt a rabbit.

- سگ یک خرگوش را بو کرد. (سگ بوی یک خرگوش به مشامش خورد.)


کلمه "rat" به معنای "موش" میباشد. البته در زبان انگلیسی به موشهای کوچک که معمولا در آزمایشگاهها دیده میشوند "mouse" گفته میشود و برای موشهای بزرگتر که معمولا در جوبها قابل مشاهده هستند از "rat" استفاده میشود. اما در فارسی هر دو همان "موش" خطاب میشوند.


* ترجمه لغوی این اصطلاح, "بوی یک موش به مشام خوردن" بوده اما مفهوم آن این است که "یک مشکلی وجود دارد" یا "یک جای کار می لنگد". با دقت در جملات زیر مفهوم و کاربرد این اصطلاح را بهتر درک خواهید کرد:


مثال۱:


- Alice: Look! the windows are open.I am sure they were closed before.

- Bob: I smell a rat. It's better to call the police.


- آلیس: نگاه کن! پنجره ها باز هستند. من اطمینان دارم که آنها قبلا بسته بودند.

- باب: من فکر میکنم یک مشکلی وجود دارد. بهتر است که به پلیس زنگ بزنیم.


مثال۲: (دیالوگی از یک فیلم)


- I'm in the hotel but if I smell a rat, the money and I are gone.

- من داخل هتل هستم اما اگه احساس کنم مشکلی وجود داره(کلکی تو کاره) من و پولها میریم.(ناپدید میشیم)



توجه: در مورد ترجمه جملاتی که در این پستهای آموزشی ارایه میشود این نکته را به یاد داشته باشید که در ابتدا ترجمه لغوی (تحت الفظی) ارایه میشود, چرا که هدف, آشنا شدن زبان آموزان با معنی لغات به کار رفته میباشد اما در بعضی موارد ترجمه روانتر جمله, درون پرانتز آورده شده است. ارایه ترجمه روان, نیازمند تغییراتی در جمله مبدا با توجه به زبان مقصد میباشد. مثلا در ترجمه قسمت دوم جمله آخر میتوانستیم از عبارت "من با پولها میرم" استفاده کنیم اما به دلیل ترجمه تحت الفظی, عبارت دیگری استفاده شده است.

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

Affect /Effect

به کلمات مشابه زیر دقت کنید:

Affect/Effect


*کلمه "Affect" یک فعل بوده و به معنای "تاثیر گذاشتن" میباشد:


- His decision will affect the team .

- تصمیم او بر روی تیم تاثیر خواهد گذاشت.


*کلمه "Effect" یک اسم بوده و به معنای "تاثیر" میباشد:


- The manager's action had little effect on income.

- اقدام مدیر تاثیر کمی بر روی درآمد داشت.


نکته: بعد از "effect" از حرف اضافه "on" استفاده میشود.


توجه: کلمه "effect" دارای معانی مختلفی میباشد. در اینجا به پرکاربردترین معنی اشاره شده است.

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

Historic/Historical2

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn


پیش از این با نحوه ساختن زمانهای حال ساده و حال استمراری آشنا شدیم. حال به مقایسه و کاربرد آنها اشاره میکنیم:



نکته۱: برای بیان کارهایی که به طور معمول و همیشه انجام میگیرند از زمان حال ساده استفاده میشود:


- I go to work by bus.

- من با اتوبوس به سر کار میروم


نکته۲: برای بیان قوانین علمی و حقایق کلی از زمان حال ساده استفاده میکنیم:


- The Earth rotates around the Sun.

- زمین به دور خورشید میچرخد.


- Smoking harms organs of your body.

- سیگار کشیدن به اعضای بدن شما آسیب میرساند.


نکته۳: در استفاده از قیود تکرار (همیشه, اغلب, به ندرت, هرگز و...) از زمان حال ساده استفاده میکنیم:


- I always/often/seldom go to the cinema.

- من همیشه/اغلب/به ندرت به سینما میروم.


- نکته ۴: به جملات زیر دقت کنید:

- I go to work by bus.

- I am going to work by bus.


- جمله اول برای بیان این مفهوم به کار میرود که من همیشه یا معمولا با اتوبوس به سر کار میروم اما جمله دوم بدین مفهوم است که من "الان" با اتوبوس به سر کار میروم و ممکن است دیروز/فردا طور دیگری به سر کار رفتم/بروم.


نکته ۵: بعضی از افعال هیچگاه به صورت استمراری به کار برده نمیشوند و برای زمان حال آنها, بایستی از زمان حال ساده استفاده کرد: like(دوست داشتن), love(عشق ورزیدن), want(خواستن), understand(فهمیدن), remember(به یاد آوردن), depend(بستگی داشتن), prefer(ترجیح دادن), hate(متنفر بودن), need(احتیاج داشتن), mean(منظور داشتن), believe(اعتقاد داشتن), forget(فراموش کردن)


به جملات زیر دقت کنید:


- I am tired. I "want" to go home.

- من خسته هستم. من میخواهم به خانه بروم.


- I know the man, but I don't "remember" his name.

- من آن مرد را میشناسم اما اسم او را به یاد نمی آورم.


- I don't "understand" what do you mean.

- منظور شما را متوجه نمیشوم.


 جملات بالا با آنکه در همین لحظه در حال اتفاق افتادن میباشند اما با توجه به نکته گفته شده, افعال داخل گیومه را به شکل حال ساده استفاده میکنیم.

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

History /Historical

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn


به کلمات مشابه زیر و کاربرد هر کدام توجه کنید:


Historic/Historical


هر دو کلمه, صفت و از ریشه "History" به معنای "تاریخ" , یعنی امور مربوط به زمان گذشته, میباشند.


*برای بیان وقایعی که در زمان گذشته رخ داده اند و یا مربوط به زمان گذشته میباشند از "Historical" استفاده میکنیم:


- This novel is based on historical events.

- این رمان بر اساس رویدادهای تاریخی میباشد.


*برای بیان وقایعی که در زمان گذشته رخ داده اند و دارای ارزش یا شهرت تاریخی میباشند از "Historic" استفاده میکنیم:


- The historic victory of Napoleon.

- پیروزی تاریخی ناپلیون


به دو عبارت زیر و استفاده از کلمه "تاریخ" در ترجمه فارسی آنها دقت کنید:

- The history of my country.

- تاریخ کشور من


- The date of her birth.

- تاریخ تولد او


همانطور که ملاحظه میشود برای بیان زمان رخ دادن رویدادی, از "date" با همان ترجمه "تاریخ" استفاده میکنیم.


نکته: جمله زیر یک اصطلاح عامیانه (Slang) میباشد:‫{ در موقع خداحافظی به کاربرده میشود}

- I'm history.

- من رفتم.(دارم میرم)

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn


آشنایی با زمان حال ساده:

Simple present 


یادآوری: الگوی کلی جملات فعلیه (جملاتی که بیانگر انجام کاری میباشند) و معلوم در زبان انگلیسی به صورت زیر میباشد: (از چپ به راست)

مفعول + فعل + فاعل


* زمان حال ساده به ۲ شکل ساخته میشود:

 

شکل ۱: از am/are/is به همراه یک صفت (یا یک عبارت وصفی) و یا قید مکان استفاده میشود:


- I am happy.

- من خوشحال هستم.


- He is a good teacher.

- او یک معلم خوب است.


- She is here.

- او اینجاست.



شکل ۲: از حالت اول فعل یعنی مصدر بدون "to" استفاده میشود:

- I know him.

- من او را میشناسم.


- He goes to school.

- او به مدرسه میرود.


----


آشنایی با زمان حال استمراری:

Present continuous


* در زمان حال استمراری از "am/are/is" و حالت اول فعل به همراه "ing" استفاده میشود و این زمان بیانگر فعلی است که در همین لحظه در حال انجام شدن و رخ دادن است. در ترجمه فارسی این زمان از عبارت "در حالِ..." و یا از صرف فعل "دارم" استفاده میشود:


- He is walking.

- او دارد راه میرود. (او در حال راه رفتن است)


- I am reading a book.

- من دارم یک کتاب میخوانم. (من در حال خواندن یک کتاب هستم)



توجه: ساختن جملات حال ساده و حال ساده استمراری آسان است اما کاربرد آنها نکاتی دارد که در آینده به آن اشاره میکنیم.

  • محمود از گیلان
  • ۰
  • ۰

Return /Reply

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn



برای پاسخ دادن به تماس تلفنی از عبارت

 "Return a call" 

و برای پاسخ دادن به یک پیام (یا ایمیل) از عبارت

 "Reply to a message" 

استفاده میکنیم. 


به جملات زیر دقت کنید:

- I'll return his call.

- من پاسخ تماس او را خواهم داد.


- I replied to her message.

- من پاسخ پیام او را دادم.


- He replied to my email.

- او پاسخ ایمیل من را داد.


توجه داشته باشید که منظور از تماس, تماس از دست رفته یا تماسی در گذشته میباشد و اگر منظور از پاسخ دادن به تماس, برداشتن گوشی و جواب دادن باشد از فعل "answer" استفاده میکنیم. مثال:

- Answer it!

- جواب بده!


- I didn't answer her call.

- (وقتی تماس گرفت) من جواب او را ندادم.


نکته: دقت داشته باشید که برای بیان پاسخ دادن به نامه یا پیغام از "Return" استفاده نشود چرا که معنی آن کاملا متفاوت و به معنی رد کردن و پس فرستادن (Reject) میباشد. به جمله زیر دقت کنید:

- Alice returned his letters.

ـ آلیس نامه های او را برگرداند.

  • محمود از گیلان