[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
آشنایی با اصطلاح
Kick the bucket
کلمه "Kick" یک فعل به معنی "لگد زدن" و "bucket" به معنی "سطل" میباشند و معنی لغوی این اصطلاح "به سطل لگد زدن" است اما مفهوم و منظور این اصطلاح, "مردن" میباشد. فعل "مردن" در زبان انگلیسی, "to die" است و اگر چه که این اصطلاح همان معنی را میدهد اما کاربرد آن شرایط خاصی دارد که به آن اشاره میکنیم:
نکته۱: هر وقت بخواهیم در مورد مردن کسی , مرگ و میر و یا علتهای آن صحبت کنیم, از فعل "die" استفاده میکنیم:
- 75,000 Nigerians die of cancer yearly.
- سالانه ۷۵۰۰۰ نیجریه ای از سرطان میمیرند.
- His friend died last year.
- دوست او سال گذشته مرد.
نکته۲: در مورد مرگ نزدیکان و جایی که بخواهیم بار منفی فعل "die" را کم کنیم, از فعل "Pass away" با همان معنی "مردن" استفاده میکنیم:
- My grandmother passed away two years ago.
- مادربزرگ من دو سال پیش مرد.
- I'm sorry to hear that your father passed away.
- متاسفم که میشنوم پدر شما فوت کرد. (از شنیدن خبر فوت پدر شما ناراحت هستم)
نکته۳: در جایی که خبر مردن کسی برای ما مهم نباشد و یا بخواهیم با طنز این مطلب را بیان کنیم و یا اینکه هدف از به کار بردن فعل مردن واقعا بیان آن نیست از این اصطلاح استفاده میکنیم:
- The old man finally kicked the bucket.
- پیرمرد بالاخره مرد.
- I don't want to kick the bucket before I've seen Rome.
- من نمیخواهم قبل از اینکه رُم را دیده باشم, بمیرم.
(در این جمله موضوع مردن یا مرگ و زندگی مطرح نیست, بلکه به شکلی تاکید قسمت بعدی جمله است)
* مجددا این نکته را یادآور میشویم که این اصطلاح را نباید در موقعیتهای رسمی به کار برد. مثلا در بیان تسلیت به کسی, استفاده از این جمله میتواند توهین آمیز تلقی شود.
نکته: بعضی از عبارات مشخصا با فعل "die" به کار برده میشوند و نمیتوان به جای آن از این اصطلاح استفاده کرد:
- to die wealthy
- ثروتمند مردن
- to die happy
- شاد مردن
- to die a natural death
- به مرگ طبیعی مردن
- to die many deaths
- مثل ترسوها مردن
مثال:
- We never choose to die many deaths.
- ما هرگز مثل ترسوها مردن را انتخاب نمیکنیم.
نکته: دقت داشته باشید که اگر این عبارت را در جمله ای دیدید, قبل از ترجمه آن به "مردن" اطمینان حاصل کنید که منظور مفهوم لغوی آن بوده یا مفهوم اصطلاحی آن:
- The angry farmer kicked the bucket down the hill.
- کشاورز عصبانی سطل را با لگد به پایین تپه انداخت.
- ۹۴/۰۵/۱۰