
[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
برای در دسترس قرار دادن تلفظ کلمات و راحتی زبان آموزان عزیز, از این به بعد, پس از معرفی کلمه جدید, یک لینک اینترنتی قرار میگیرد که با کلیک کردن روی آن به بخش تلفظ آن کلمه در سایت یکی از دیکشنریهای معتبر, هدایت میشوید و در آنجا با کلیک کردن روی دکمه مربوط به تلفظ (که روی آن کلمه Pronunciation و عکس یک بلندگو قرار دارد), میتوانید به تلفظ کلمه مورد نظر گوش دهید. با توجه به سرعت اینترنت شما, صدای تلفظ بعد از چند ثانیه شنیده خواهد شد.
آشنایی با
Although
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/although
۱) این کلمه, یک حرف ربط و به معنای "اگر چه" میباشد. این کلمه دو جمله را در عین تناقض به هم ربط میدهد. البته این تناقض به معنی تضاد کامل نیست بلکه بیشتر به معنای نوعی خلاف انتظار ظاهر شدن میباشد. در جملاتی که از این کلمه در آن استفاده میشود, ابتدا یک موضوعی به عنوان زمینه و شرایط مطرح میشود و در بخش دیگر, موضوعی که علیرغم شرایط گفته شده, رخ داده است بیان میشود. از نظر مفهومی, ترکیب ساده ایست چون مشابه آن در فارسی استفاده میشود.
ابتدا مثال فارسی این عبارت را ذکر میکنیم:
- او اگرچه (با اینکه) خسته بود, اما با بچه ها بازی کرد.
- او اگرچه (با اینکه) از موضوع آگاه بود اما چیزی نگفت.
حال به مثالهای زیر توجه کنید.
- Although the play field was very muddy, the match continued.
- اگرچه زمین بازی خیلی گِلی بود, اما مسابقه ادامه یافت.
نکته ای که در مورد جملات although باید در نظر باشید آن است که ما در ترجمه یا بیان فارسی این مفهوم بعد از گفتن بخش اول, از "اما" استفاده میکنیم اما در جملات انگلیسی از "but" (اما) استفاده نمیشود و به جای آن علامت کاما "," استفاده میکنیم. در حقیقت این علامت کاما جزء گرامری است و آوردن آن در جمله ضروریست.
- muddy
- گِلی
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/muddy
- field
- زمین - محوطه
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/field
- She walked home by herself, although she knew that it was dangerous.
- اگرچه او میدانست که خطرناک است اما تنها به خانه رفت.
همانطور که میبینید بخش اول میتواند بعد از بخش دوم بیان شود. از نظر معنایی, هر بخش که مورد تاکید است در ابتدا می آوریم.
- dangerous
- خطرناک
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/dangerous
۲) معنای دیگر "although", "اما" میباشد.
- She'll be coming tonight, although I don't know exactly when.
- او امشب خواهد آمد, اما من دقیقا نمیدانم چه زمانی.
- tonight
- امشب
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/tonight
- exactly
- دقیقا
http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/exactly
برای "although" کلمات و عبارات مترادفی وجود دارند که به مرور به آنها اشاره میکنیم.

[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
برای آشنایی با کلمات جدید, تیتر دو سایت خبری را انتخاب کرده ایم. به جای نام خبرگزاری از AAAA استفاده شده است:
* The latest news and headlines from AAAA News. Get breaking news stories and in-depth coverage with videos and photos.
* Find the latest breaking news and information on the top stories, weather, business, entertainment, politics, and more.
- latest
ـ آخرین و تازه ترین
- Headlines
- عناوین (اخبار)
- breaking news
- اخباری که به خاطر مهم بودن, با قطع برنامه های در حال پخش, به اطلاع بینندگان یا شنوندگان میرسد. در کل به معنای خبرهای جدید مهم
- in-depth
- با ذکر جزییات, کامل
- coverage
ـ پوشش
- top
- مهم, معروف, رده بالا
- story
- داستان - در اینجا به معنی موضوع خبری
- weather
- آب و هوا
- Entertainment
- سرگرمی
- Politics
- سیاست
[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
متن زیر از یک کتاب داستان انتخاب شده است (با اندکی تغییر). افعال به کار رفته در این متن, غالبا گذشته ساده میباشند. در حین خواندن متن سعی کنید این زمان و زمانهای دیگر را شناسایی کنید و همچنین به نحوه استفاده از افعال برای بیان منظور مورد نظر توجه کنید. قبل از مطالعه متن, به چند کلمه و عبارتی که در متن داستان آمده, اشاره میکنیم.
- cleanse
- پاک کردن
- merchant
- تاجر - فروشنده
- nearby
- در نزدیکی
- sense
- حس (کردن)
- appear
- ظاهر شدن
- look
- دیدن - به نظر رسیدن
- in exchange
- در عوض
- make decision
ـ تصمیم گرفتن
عبارت دیگری در متن وجود دارد که بعدا به آن مفصلا اشاره خواهیم کرد عبارت زیر است:
- have to
این عبارت به معنای مجبور بودن میباشد و بعد از آن فعل می آید. در حالتی که به صورت مثبت به کار برده شود, آن را "باید" و در صورت منفی بودن, آن را به صورت صرف "مجبور نیست" به کار میبریم.
- You have to get up on time.
- تو باید سر وقت بیدار شوی.
- You didn't have to go there.
- تو مجبور نبودی به آنجا بروی.
The boy saw a man appear behind the counter.
"I can clean up those glasses in the window, if you want," said the boy. "The way they look now, nobody wants to buy them."
The man looked at him without responding.
"In exchange, you could give me something to eat."
The man still said nothing and the boy sensed that he had to make a decision himself. Taking the jacket out, he began to clean the glasses.
After completing the cleaning, he asked the man for something to eat. "Let's go and have lunch," said the crystal merchant.
He put a sign on the door, and they went to a small cafe nearby. As they sat down at the only table in the place, the crystal merchant laughed.
"You didn't have to do any cleaning," he said. "The Koran requires me to feed a hungry person."
"Well then, why did you let me do it?" the boy asked.
"Because the crystal was dirty. And both you and I needed to cleanse our minds of negative thoughts."
در قدم اول, افعال را شناسایی کنید و در قدم بعدی سعی کنید معنی جملات را تا حد امکان درک کنید.
ترجمه متن در روزهای آتی ارایه میگردد.

[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
آشنایی با کاربرد
in-time / on-time
این دو عبارت در بعضی موارد باعث سردرگمی زبان آموزان میشوند و ما سعی میکنیم با ارایه توضیح و مثال کافی, شما را با مفهوم و کاربرد این دو عبارت آشنا کنیم:
هر دو عبارت به این معنی میباشند که فعل مورد نظر, قبل از دیر شدن انجام گرفته است.
۱) عبارت on time:
از این عبارت در مواردی استفاده میشود که زمان انجام کاری از قبل و بر مبنای ساعت و دقیقه, برنامه ریزی شده باشد. مثلا برنامه حرکت هواپیما, قطار یا شروع یک برنامه تلویزیونی و یا جلسات اداری, ساعت کاری ادارات و.. از مواردی هستند که "شروع" آنها بر اساس یک زمانبندی از پیش تعیین شده میباشد و در نتیجه برای بیان آنها از "on time" استفاده میکنیم. دقت داشته باشید که در زمان انجام این امور, تغییری نمیتواند ایجاد شود چرا که باعث ایجاد "تاخیر" میشود.
- The manager wants to start the meeting on time.
- مدیر میخواهد جلسه را به موقع (سر وقت) شروع کند.
زمان شروع جلسه از قبل مشخص شده و مدیر هم میخواهد در همان زمان آن را شروع کند.
۲) عبارت in time:
از این عبارت زمانی استفاده میشود که بخواهیم بیان کنیم که کاری "قبل از آنکه دیر شود" انجام گرفته است. در اینجا مبنای انجام کار ساعت و دقیفه نیست, بلکه یک مهلت زمانی متصور است. مثلا فرض کنید اعضای خانواده شما قصد رفتن به مسافرت دارند و شما بیرون از خانه هستید و میخواهید قبل از رفتن آنها, به خانه برگردید و با آنها خداحافظی کنید. در اینجا از "in time" استفاده میکنید:
- I arrived in time, so I could say good bye to the family.
در اینجا زمان رسیدن شما, از قبل بر مبنای ساعت و دقیقه تعیین نشده بوده اما رسیدن شما قبل از اینکه دیر بشود (رفتن خانواده) انجام شده است.
با این تعریف کلی از این دو عبارت, به جمله های زیر دقت کنید:
- The train was late this morning but it is usually on time.
- قطار امروز صبح دیر حرکت کرد اما معمولا سر وقت است.
برنامه حرکت قطار, بر مبنای ساعت و دقیقه است و از قبل تعیین شده.
- The ambulance arrived in time at the accident spot.
- آمبولانس به موقع به محل تصادف رسید.
برای رسیدن آمبولانس از قبل زمانی بر مبنای ساعت و دقیقه تعیین نشده است چرا که از قبل مشخص نیست که چه زمانی و در کجا اتفاقی رخ میدهد. اما مهم این است که آمبولانس قبل از اینکه دیر بشود در محل حاضر شود
- I nearly forgot that it was Bob's birthday. Fortunately I remembered in time.
ـ من تقریبا فراموش کردم که تولد باب بوده. خوشبختانه به موقع به یاد آوردم.
زمان به یاد آوری نیز بر اساس ساعت و دقیقه برنامه ریزی نشده است مهم این است که قبل از اینکه دیر بشود این اتفاق افتاده است.
- I hardly get to work on time.
- من به ندرت سر وقت به سر کار میروم.
زمان شروع به کار در ادارات و شرکتها, از قبل و به شکل ساعت و دقیقه تعیین شده است و در نتیجه بعد از یک زمان مشخصی, تاخیر به وجود می آید.
- If you don't apply for the visa in time, you will miss the trip.
- اگر به موقع برای ویزا اقدام (درخواست) نکنی, سفر را از دست میدهی.
زمان اقدام کردن بر اساس ساعت و دقیقه نیست بلکه بر این مبناست که قبل از اینکه دیر بشود, اقدام کنید.
- The film was supposed to start at 9:30 but it didn't begin on time.
- فیلم قرار بود ساعت ۹:۳۰ شروع شود اما سر وقت شروع نشد.
زمان شروع فیلم از قبل تعیین شده است.
- I got home in time to see the match.
- من برای دیدن مسابقه به موقع به خانه رسیدم.
زمان به خانه رسیدن, از قبل بر مبنای ساعت و دقیقه تعیین نشده است و مهم رسیدن قبل از دیر شدن (شروع مسابقه) است.

دوستان عزیز زبان آموز در کامنتها سوالاتی مطرح کردند که در اینجا به آنها پاسخ میدهیم.
مخاطبین این کانال, زبان آموزان سطوح مقدماتی و متوسط میباشند و سعی ما بر این است که مطالبی انتخاب شوند که برای این دو گروه مناسب هستند. البته در مورد گرامر, سطح مطالب از مقدماتی تا مرزهای پیشرفته می باشد و اگرچه بعضی از نکات خاص گرامری مطرح نمیشوند اما مطالب ارایه شده نیازهای افراد مختلف (بجز افرادی که قصد ادامه تحصیل در رشته زبان انگلیسی را دارند) را برطرف میسازد.
ویژگی دیگر مخاطبین این کانال, قصد و هدف آنها از یادگیری است. مطالب این کانال برای افرادی در نظر گرفته شده است که قصد دارند زبان انگلیسی را برای طولانی مدت یاد بگیرند تا بتوانند در موقعیتهای مختلف از آن استفاده کنند. افرادی که استفاده آنها از زبان انگلیسی محدود به سفرهای تفریحی چند روزه میباشد و به دنبال جملاتی که مثلا در فرودگاه یا هتل استفاده میشود, هستند باید صبر بیشتری داشته باشند چرا که با این که در آینده به این جملات و عبارات اشاره میشود اما در اولویت اول ما نیستند.
جهتی که مطالب ارایه میشوند به این سمت است که ما در ادامه به مباحث باقیمانده گرامر اشاره میکنیم و در کنار آن با لغات و اصطلاحات پر کاربرد آشنا میشویم. برای تمرین بیشتر گرامر و دیدن نحوه استفاده آنها در جملات, به تدریج متنهایی ارایه میشوند که علاوه بر گرامر با کلمات جدید نیز شما را آشنا میکند
توصیه ما به افراد مبتدی آن است که مطالب گرامر را به همان ترتیبی که ارایه شدند مرور کنند و در مورد کلمات هم سعی ما بر استفاده از لغات ساده بوده است و به تدریج با لغات بیشتر آشنا خواهیم شد. توصیه کلی ما در مورد گرامر, جمله سازیست. سعی کنید از هر زمان که در مورد آن صحبت شد, ۵ تا ۱۰ جمله بسازید. البته در پایان هر مبحث (مثل زمانها) سوالاتی ارایه میگردند که میتوانید میزان تسلط خود را بسنجید
در مورد حجم مطالب هم باید به این نکته اشاره کنیم که بعضی از مطالب مانند گرامر به خاطر تعاریف, مثالها و نکاتی که دارند حجم زیادی میطلبند. در مورد اصطلاحات هم, ما نمیتوانیم فقط معنی اصطلاح را بگوییم. چونکه اصطلاحات هم نکات خود را دارند که نمونه آن را در مورد اصطلاح "Kick the bucket" دیده اید که استفاده از آن در بعضی شرایط حتی باعث ناراحتی طرف مقابل میشود.
البته دلیل مهم و اصلی دیگری نیز وجود دارد و آن ویژگی نرم افزار بیسفون است. هر کسی که عضو کانال میشود, به ۲۰ پست آخر دسترسی دارد و چون ما میخواهیم که هر فرد به بیشترین حجم مطالب دسترسی داشته باشد, از حداکثر فضای ممکن در هر پست استفاده میکنیم و اگر مطالب هر پست را مثلا در ۴ پست بیان میکردیم به هدف خود نمیرسیدیم.
البته دوستان ما در بیسفون در حال کار روی این موضوع هستند و در آینده ویژگی جدیدی به کانال اضافه میکنند که افراد تازه وارد به کل مطالب دسترسی داشته باشند. تا آنموقع ما تا حد امکان مطالب مرتبط را در یک پست قرار میدهیم.
در مورد منابع آموزشی و کمک آموزشی, ما از منبع خاصی نام نمیبریم. اما در مورد مثلا کتاب داستان (یا حتی کتابهای آموزشی), حتما کتابی را مطالعه کنید که خود انگلیسی زبانها نوشته باشند. این موضوع در مورد مهارت شنیداری "listening" مهمتر است. فقط و فقط به انگلیسی صحبت کردن افراد بومی آمریکا یا بریتانیا (ترجیحا آمریکا) گوش دهید و از گوش کردن به انگلیسی صحبت کردن افراد غیر بومی (فارغ از سطح تحصیلات زبان آنها یا اینکه چند سال در کشورهای خارجی زندگی کرده اند) خودداری کنید. در مورد تلفظ آمریکایی, مثلا به انگلیسی صحبت کردن سیاهپوستها گوش نکنید چون هم تلفظ نامربوطی دارند و هم اصطلاحات خاص خودشان را. حتی گوش کردن به انگلیسی صحبت کردن اهالی استرالیا نیز توصیه نمیشود چون آنها هم تلفظ خاص خود را دارند و برای افرادی که در حال یادگیری هستند مناسب نمیباشند. پس از آشنا شدن با لغات کافی, بهترین مرجع شنیداری یادگیری هر زبانی, برنامه اخبار آن زبان,( که در آن از اخبارگویان بومی استفاده میشود میباشد و نه مثلا اخبار انگلیسی که در تلویزیون ما نشان داده میشود) میباشد و البته به تدریج از فیلمهای مناسب هم میتوان کمک گرفت. مثلا کارتونها, چون برای مخاطب کم سن و سال در نظر گرفته شده اند, در مقایسه با فیلمهای سینمایی, از لغات ساده تری در آنها استفاده میشود.
با ما در ارتباط باشید.
[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
ادامه نکات گرامری زمانهای ماضی نقلی و ماضی نقلی استمراری
نکته۵) در مورد افعال "work" و "live" (زندگی کردن) تفاوتی در استفاده از این دو زمان نیست و هر دو را میتوان به کار برد:
- He has been living in Paris for a long time.
- He has lived in Paris for a long time.
- او مدت زیادی است که در پاریس زندگی میکند.
- How long have you been working here?
- How long have you worked here?
- چند وقت است که اینجا کار میکنید؟
نکته ۶) اگر در جمله ای که از افعال "work" و "live" استفاده میشود, قید "always" (همیشه) به کار رود, از ماضی نقلی استفاده میکنیم:
- He has always lived in Paris.
- او همیشه در پاریس زندگی کرده است.
نکته۷) قیدهای "already" و "before" هر دو به معنای "پیش از این" با ماضی نقلی به کار میروند. از نظر گرامری تفاوتی بین این دو نیست اما کاربرد متفاوتی دارند. به دو جمله زیر دقت کنید:
- I've drunk two cups of tea before.
- I've drunk two cups of tea already.
- من پیش از این ۲ فنجان چای نوشیده ام.
فرض کنید کسی به شما چای تعارف میکند. شما چون قبلا ۲ فنجان چای میل کرده اید, به قول معروف دیگر جا ندارید و نمی توانید بیشتر از این چای بنوشید. در این حالت از "already" استفاده میکنید:
- (Thanks) I've drunk two cups of tea already.
- (Thanks) I've already drunk two cups of tea.
معنی نهفته در "already", کافی بودن عمل انجام شده در گذشته است.
تفاوت دیگر "already" و "before" محل قرارگیری آنهاست. "before" فقط در انتهای جمله می آید اما "already" هم در انتهای جمله می آید و هم بعد از فعل کمکی (قبل از فعل اصلی).
نام این زمانها در زبان انگلیسی:
- Present Perfect
- ماضی نقلی (حال کامل در انگلیسی)
- Present perfect continuous
- ماضی نقلی استمراری (حال کامل استمراری در انگلیسی)
- Past Participle (PP)
- قسمت سوم فعل

[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
در مباحث قبلی گرامر, با زمانهای ماضی نقلی ساده و استمراری آشنا شدیم. اکنون به مقایسه این دو زمان و ارایه نکات تکمیلی میپردازیم. به دلیل زیاد بودن نکات, در ۲ پست امروز و فردا آنها را بیان میکنیم.
اولین تفاوت این دو زمان در تعریف آنها نهفته است. در هر دو زمان, فعل در گذشته انجام شده اما در ماضی نقلی ساده, "اثر" آن تا الان باقی مانده اما در ماضی نقلی استمراری, خود فعل تا الان ادامه داشته است.
- You can use the car. I've fixed it.
- میتوانی از ماشین استفاده کنی. من آن را درست کرده ام. (نقلی ساده)
- My hands are dirty. I've been fixing the car.
- دستهایم کثیف است. مشغول درست کردن ماشین هستم. (نقلی استمراری)
همانطور که میبینید در جمله دوم, با آنکه زمان یا مدت شروع فعل مشخص نیست, به جای استفاده از حال استمراری, از ماضی نقلی استمراری استفاده شده است تا نشان دهد که این عمل در گذشته شروع شده و تا الان هم ادامه داشته است. شاید این سوال پیش آید که در زمان حال استمراری هم فعل در گذشته شروع شده است. مثلا در جمله زیر:
- I'm fixing the car.
- من دارم ماشین را درست میکنم (حال استمراری)
وقتی من الان در حال درست کردن ماشین هستم, یعنی شروع تعمیر کردن در گذشته بوده است. پس چرا از ماضی نقلی استمراری استفاده شده است؟
نکته ای که وجود دارد در مفهومی است که ماضی نقلی استمراری بیان میکند. این زمان, نشان دهنده آن است که زمان شروع کار به اندازه کافی عقبتر از زمان حال بوده است که شما را "مشغول" یا "درگیر" آن کار کرده است. در این جمله, هدف بیان این مفهوم بوده است که شما کاملا مشغول تعمیر کردن ماشین هستید. اما اگر از شما پرسیده شود که مشغول چه کاری هستید, میتوانید از حال استمراری استفاده کنید.
نکته۱) اگر بخواهیم در مورد مدت زمانی که یک فعل در حال انجام است صحبت یا سوال کنیم, از ماضی نقلی استمراری استفاده میکنیم که معمولا با "How long" (چه مدت است) شروع میشود:
- How long have you been working on the project?
- چه مدت است که روی پروژه کار میکنید؟
نکته۲) اگر بخواهیم در مورد تعداد دفعات و یا میزان حجمی که یک کار انجام پذیرفته است سوال بپرسیم از ماضی نقلی استفاده میکنیم که معمولا با
"How much", "How many", "How many times"
پرسیده میشود:
- How many pages of that book have you read?
- چند صفحه از آن کتاب را خوانده ای؟
دقت کنید که عمل خواندن در گذشته انجام شده است اما اثر آن (تعداد صفحات خوانده شده) تا اکنون ادامه دارد. به همین دلیل به جای زمان گذشته, از ماضی نقلی استفاده کردیم.
نکته۳) همانطور که در مبحث زمانهای دیگر بیان شد, بعضی از افعال حالت استمراری ندارند و در نتیجه این افعال را با ماضی نقلی استمراری به کار نمیبریم و از ماضی نقلی ساده استفاده میکنیم:
- I have known about it for a long time.
- من مدت زمان زیادی است که از این (موضوع) آگاه هستم.
نکته۴) در بعضی موارد تفاوت گرامری بین این دو زمان نیست و عامل تعیین کننده در انتخاب بین این دو زمان, مفهوم مد نظر گوینده است:
- I have waited for half an hour.
- I have been waiting for half an hour.
- من نیم ساعت است که منتظر هستم.
از نظر گرامری هر دو جمله درست میباشند.
فرض کنید شما با کسی قرار داشته اید و نیم ساعت از زمان قرار گذشته است و دوست شما هنوز نیامده است. شما از این تاخیر ناراحت و عصبانی هستید. با او تماس میگیرید و با حالتی ناراحت و عصبانی میگویید: "من نیم ساعته که منتظرم". در این حالت از ماضی نقلی استمراری استفاده میکنید:
- I've been waiting for half an hour.
در ماضی نقلی استمراری, تاکید بر روی خود فعل و مدت زمان انجام آن است تا اثر آن.
آشنایی با اصطلاح
Turn off
این عبارت دارای ۲ معنای کلی است. یکی, معنای لغوی آن است که به معنای "خاموش کردن" میباشد:
- Turn off the light.
- چراغ را خاموش کن
معنای دیگر آن, معنای اصطلاحی آن است که مد نظر ماست. این اصطلاح در اصل به صورت فعل به کار برده میشد اما به مرور زمان به صورت صفت هم به کار برده شده است.
۱) از این اصطلاح برای اظهار نظر درباره شخصیت و رفتار افراد استفاده میشود. کاربرد آن برای جنس مخالف است. فرض کنید در یک ملاقات, شخصی رفتار نامناسبی از خود نشان میدهد. مثلا آداب معاشرت را رعایت نمیکند و یا رفتار یا خصوصیاتی دارد که باب میل طرف مقابل نمیباشد, مثلا یا بسیار پر حرف است یا بسیار کم حرف. حال اگر طرف مقابل این شخص, بخواهد در مورد این شخص اظهار نظر کند از این عبارت به شکل زیر استفاده میکند:
- He/She turned me off.
- صرفنظر از ترجمه این عبارت, مفهوم آن این است که رفتار (و خود) آن شخص, به هیج وجه جالب نبوده است و در نتیجه شما علاقه ای به ادامه گفتگو و ارتباط نداشته و ندارید.
از نظر گرامری, به یاد داشته باشید که در هنگام به کاربردن مفهوم اصطلاحی این عبارت, مفعول, همیشه بین دو جز این فعل می آید و نمی توان جمله فوق را بدین شکل مطرح کرد:
- He/She turned off me.
اما در حالتی که از این عبارت در نقش لغوی آن یعنی "خاموش کردن" استفاده میشود, این امکان وجود دارد:
- Turn off the light.
- Turn the light off.
این عبارت, در نقش صفت, به صورت زیر به کار میرود :
- He/She is a turn-off.
- یعنی این شخص, دارای خصوصیات رفتاری است که باعث میشود شما علاقه ای به ادامه گفتگو و دیدار با او را نداشته باشید. منظور از رفتار نامناسب, به این معنا نیست که آن شخص رفتار توهین آمیزی نسبت به شما انجام داده باشد بلکه برایند رفتار و خصوصیات آن شخص باعث شده است که شما علاقه خود را به ادامه ارتباط از دست بدهید. وقتی از حالت صفتی استفاده میکنیم, هدف ما تاکید بر جالب و جذاب نبودن رفتار و خود شخص است و اینکه این شخص تقریبا همیشه به همین حالت است.
بر عکس این حالت هم وجود دارد. یعنی شخص دارای خصوصیاتی است که باعث میشود شما تمایل به ادامه ارتباط و گفتگو داشته باشید. برای بیان چنین حالتی, عبارت زیر را به کار میبریم:
- He/She is a turn-on.
۲) کاربرد دیگر این عبارت, برای اظهار نظر در مورد مسایلی است که باعث میشوند شما علاقه و اشتیاق خود را (به ادامه کار خود), از دست دهید. در این حالت معمولا از صورت فعلی این عبارت استفاده میکنیم.
- The first episode of the TV show turned me off.
- معنی این جمله آن است که اولین اپیزود آن شوی تلویزیونی (به خاطر جذاب نبودن) باعث شد که شما علاقه خود را به دیدن ادامه آن از دست بدهید.
- Their online training system turned me off.
- معنی این حمله آن است که سیستم آموزش آنلاین که آنها ارایه کرده بودند, جذابیتی برای شما نداشته و باعث شده که شما علاقه ای برای ادامه استفاده از این سیستم نداشته باشید.
نکته ای که در کاربرد این عبارت در حالت شماره (۲) وجود دارد آن است که اتفاقات پیش آمده, بر خلاف توقع و انتظار شما بوده اند.
مثلا در مورد مثال شوی تلویزیونی, شما از قبل منتظر شروع شدن آن بوده اید و به دلایلی فکر میکردید برنامه جذابی خواهد بود. اما با دیدن برنامه, انتظارات و توقعات شما برآورده نشد و برایتان جذابیتی نداشت. یا در مورد مثال سیستم آموزشی, به خاطر تبلیغات یا تعریف دوستان, شما انتظار نتیجه بهتری داشتید اما در عمل چیزی خلاف آن اتفاق افتاد.
مثال زیر از یک سایت خبری نقل شده است. گوینده جمله از علاقه مندان به بازیهای کامپیوتری بوده و نظر خود را در مورد یکی از بازیهایی که جدیدا به بازار آمده, اینچنین بیان میکند:
- I was excited about the game, but the demo version turned me off.
- من در ارتباط با بازی هیجان زده بودم اما نسخه تبلیغاتی آن ....
این مثال به خوبی کاربرد این عبارت را در چنین مواردی که اتفاقی خلاف توقع شما رخ داده است, به خوبی نشان میدهد.
دوستان زبان آموز زیادی, درخواستی مطرح کرده اند مبنی بر اینکه تلفظ کلمات یا جملات, به صورت فارسی نوشته شود. این کار به دلیل اینکه از نظر اصول آموزشی صحیح نیست, انجام نخواهد شد. این کار باعث میشود هیچگاه تلفظ اصولی و درست کلمات را یاد نگیرید. روش اصولی فراگیری تلفظ کلمات, یادگیری آواشناسی (فونتیک) زبان انگلیسی است که در همه دیکشنریهای معتبر, از آن استفاده میشود. البته آن دسته از زبان آموزانی که دنبال راههای ساده تری هستند میتوانند از سایتهای دیکشنریهای آنلاین برای تلفظ کلمات استفاده کنند. باز هم توصیه میکنیم که از روش نوشتن تلفظ به صورت فارسی و یا منابع آموزشی که این کار را انجام میدهند, استفاده نکنید چون باعث قرار گرفتن تلفظی نادرست در ذهن شما خواهد شد.