آموزش زبان انگلیسی

کانال آموزش زبان انگلیسی بیسفون

آموزش زبان انگلیسی

کانال آموزش زبان انگلیسی بیسفون

در این وبلاگ پیام های ارسالی از شبکه اجتماعی بیسفون ذخیره می‌شود

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

Exchange

[کانال آموزش زبان بیسفون]

http://bpn.io/gbpn


آشنایی با کلمه

Exchange

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/exchange


این کلمه یک اسم بوده و معنای کلی آن "دادن و گرفتن" میباشد. در ترجمه, برای بیان چنین مفهومی, از "به جایِ", "در عوض" و یا "تبادل" استفاده میشود. نکته گرامری این اسم, حرف اضافه آن است که "in" میباشد که قبل از آن می آید. به جملات زیر و کاربرد این حرف اضافه دقت کنید.


- The exchange of prisoners took place this morning.

- تبادل زندانیها امروز صبح انجام شد.


- prisoner

- زندانی

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/prisoner


- prison

- زندان

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/prison


- take place

- اتفاق افتادن - رخ دادن - انجام شدن



- Exchange of fire

- تبادل آتش (در جنگ)


- fire

- آتش

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/fire



- I buy you lunch and you fix my computer. Is that a fair exchange?

- من برات ناهار میخرم و تو کامپیوتر منو درست کن. معامله عادلانه ایه؟

{همانطور که میبینید در ترجمه این جمله از کلمه "معامله" استفاده کردیم که یک انتخاب موقعیتی بوده است)


- buy

- خریدن

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/buy


- lunch

- ناهار

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/lunch


- dinner

- شام

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/dinner


- fix 

- تعمیر کردن

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/fix


- fair

- عادلانه

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/fair



- Would you like my old TV in exchange for this camera?

- دوست داری تلویزیون قدیمی منو در عوضِ (به جایِ) این دوربین ؟


- camera

- دوربین


- I'll type your report if you'll babysit in exchange.

- من گزارش تو رو تایپ میکنم اگر در عوض از بچه نگهداری کنی.


- report

- گزارش

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/report


- baby

- نوزاد

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/baby


- babysit

- نگهداری کردن از بچه

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/babysit



** معنی دوم این کلمه, "بحث و گفتگو" میباشد که در مقایسه با معنی اول, کاربرد کمتری دارد.


- There was only time for a brief exchange.

- تنها, زمان برای یک گفتگوی کوتاه (مختصر) وجود داشت.


- brief

- خلاصه - کوتاه 

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/brief



** معنی سوم این کلمه که در مسافرتهای خارجی بسیار به کار میرود, "تبدیل ارز (پول)" میباشد.


- Where can I exchange my money?

- کجا میتونم پولمو تبدیل کنم؟


- money

- پول

http://www.macmillandictionary.com/pronunciation/american/money

  • ۹۴/۰۸/۱۸
  • محمود از گیلان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی