[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
آشنایی با فعل
Embarrass
این فعل دارای معانی چندگانه میباشد. معادل مشخصی نمیتوان در زبان فارسی برای آن پیدا کرد. معنی این فعل میتواند یکی یا ترکیبی از معانی "دستپاچه کردن", "هول کردن", "خجالت دادن", "احمق نشان دادن", "معذب کردن", "شرمنده کردن" باشد. برای درک بهتر معنی و کاربرد این فعل, جملات متنوعی انتخاب شده اند. در بیشتر جملات از ترجمه "دستپاچه شدن" استفاده شده است اما همانطور که قبلا گفته شد, ترجمه فارسی برای ما اهمیت زیادی ندارد. سعی کنید با دقت در فضای جملات, کاربرد موقعیتی این کلمه را در زبان انگلیسی درک کنید. اسم این فعل "Embarrassment" میباشد.
- Her questions about my private life embarrassed me.
- سوالات او درباره زندگی خصوصی من, من را دستپاچه (معذب) کرد.
- She felt embarrassed at being the center of attention.
- او از در مرکز توجه بودن احساس دستپاچگی کرد.
- It was so embarrassing singing in public.
- آواز خواندن در جمع واقعا دستپاچه کننده (هول کننده) بود.
- I nearly died of embarrassment when he said that.
- من تقریبا از خجالت مُردم وقتی او آن حرف را زد.
- I would never do anything to embarrass my family.
- من هرگز کاری نمیکنم که باعث خجالت (شرمندگی) خانواده ام بشود.
- Unexpected laughter embarrassed the speaker.
- خنده غیرمنتظره باعث دستپاچگی (هول شدن) سخنران شد.
- An embarrassing moment.
- لحظه ای که باعث دستپاچگی یا خجالت شما میشود.
{مثلا لحظه ای که شما دوست دارید زمین دهن باز کند و شما را ببلعد}
- It's an embarrassment that after all this time, these are the best candidates they can offer.
- این یک شرمساری (خجالت) است که بعد از این همه وقت, اینها {اشاره به افرادی خاص} بهترین کاندیداهایی هستند که آنها {اشاره به افرادی دیگر} میتوانند پیشنهاد دهند.
- He got embarrassed when he saw his drunken father on the street.
- او وقتی پدر مست خود را در خیابان دید , خجالت زده شد.
-To be embarrassed for
- این عبارت به معنای آن است که شخص دیگری باید احساس خجالت بکند (از کاری که انجام داده)
- I'm embarrassed for you behaving like that.
- به نظرم تو باید خجالت بکشی به خاطر این طرز رفتار. (به نظرم رفتار تو خجالت آوره)
مثال زیر عینا از یک نشریه آمریکایی نقل شده است:
- President Obama said that he was embarrassed for the 47 Republican senators who sent a letter to Iran .
- رییس جمهور اوباما گفت که (به نظر او) ۴۷ سناتور جمهوریخواه که به ایران نامه فرستادند باید احساس شرمندگی و خجالت بکنند. (فرستادن نامه کار خجالت آوری بود)
[کانال آموزش زبان بیسفون]
http://bpn.io/gbpn
درباره آخرین نکته گفته شده در پست امروز, بعضی از زبان آموزان عزیز درخواست توضیح و مثال بیشتری کردند که در این پست ارایه میشود:
توضیح عبارت
"embarrassed for"
فرض کنید با تعدادی از دوستانتان به یک مکان عمومی رفته اید که مردم زیادی هم در آنجا وجود دارند. برخی از دوستان شما کارهای عجیب و ناخوشایندی انجام میدهند. مثلا با صدای بلند میخندند, داد میزنند و کارهایی از این دست. در اینجا شما به خاطر این رفتار آنها, احساس خجالت و معذب بودن میکنید. برای بیان این مقصود, از جمله زیر استفاده میکنید:
- I'm embarrassed BY them.
یعنی آنها باعث شدند که در من این احساسات بد ایجاد شود.
نکته مهمی که از نظر موقعیت استفاده از فعل "embarrass" یا صفت مفعولی آن, یعنی "embarrassed" وجود دارد این است که در آن ترس از فکر مردم درباره ما وجود دارد که باعث ایجاد این احساسات در ما میشود.
حال موقعیت دیگری را تصور کنید. شما در یک مکان عمومی مشغول استراحت یا تفریح هستید. ناگهان افرادی را میبینید که رفتاری ناشایست مانند آنچه گفته شد, از خود نشان میدهند. در این شرایط, رفتار آنها باعث ایجاد حس خجالت در شما نمیشود چرا که آن افراد نسبتی با شما ندارند که نگران فکر دیگران در مورد خودتان باشید. اما با این وجود رفتار آنها باعث ایجاد حسی شبیه تاسف در شما میشود. اما این تاسف, یک تاسف خالی نیست (شما ممکن است از شنیدن یک خبر هم متاسف شوید) بلکه حاوی این حس و نظر پنهان شماست که این افراد بایستی از کار خود خجالت زده و شرمگین باشند. در این موقعیت شما جمله زیر را به کار میبرید:
- I'm embarrassed FOR them.
همانطور که گفته شد چون برای "embarrass" و مشتقات آن, معادل مشخصی در فارسی نیست, شاید این جمله را اینگونه ترجمه کرد که
"من برای آنها متاسفم"
که با در نظر گرفتن توضیحات داده شده, ترجمه کاملی نیست. یا میتوان بدین شکل ترجمه کرد که:
"من به جای آنها خجالت کشیدم"
که همان معنای پنهان که به آن اشاره شد را در خود دارد و البته نمیتوان همیشه بدین شکل ترجمه کرد.
مثال دیگر, جمله زیر است که یک هنرمند آمریکایی آن را بیان کرده است:
- When people ask me really stupid questions, I feel embarrassed FOR them. I don't really feel angry at them.
- وقتی مردم سوالهای واقعا احمقانه ای از من میپرسند, برای آنها احساس تاسف میکنم. واقعا از آنها خشمگین نمیشوم.
البته استفاده از "احساس تاسف" در ترجمه, فقط جهت ارایه معادل مشابه آن در زبان فارسی است ولی با در نظر گرفتن نکات گفته شده, منظور اصلی گوینده را درک میکنیم.
اما جمله گفته شده در پست امروز:
- President Obama said that he was embarrassed for 47 Republican senators who sent a letter to Iran.
اول اینکه با دیدن "for" بعد از "embarrassed" متوجه میشویم گوینده دچار احساس خجالتی یا ناراحتی نشده است چرا که کسان دیگری کار مورد نظر (فرستادن نامه) را انجام داده اند و این موضوع از چشم گوینده (رییس جمهور) دیده نمیشود. دوم آنکه, اظهار تاسف تنها هم مد نظر نبوده, چرا که در آن صورت از "sorry for" استفاده میشد. در نتیجه اگر بخواهیم ترجمه ای غیر از ترجمه کلمه به کلمه ارایه دهیم باید اینطور ترجمه کنیم که گوینده این کار را خجالت آور دانسته یعنی کسانی که این کار را انجام داده اند باید احساس خجالت یا پشیمانی داشته باشند. حتی ترجمه جمله به صورت "من به جای آنها خجالت کشیدم" نیز کنایه ایست به انجام دهندگان این عمل.
قبلا این موضوع را مطرح کردیم که ترجمه برای ما خیلی مهم نیست و مهم کاربرد کلمات است اما در خواندن جملات انگلیسی, حتما شرایط و فضای بیان جمله را در نظر بگیرید. وقتی گوینده یک جمله یک رییس جمهور است, باید اطمینان داشته باشید که هر کلمه با دلیل انتخاب شده است و این جملات را نمیتوان مانند جملات یک داستان یا یک شعر, بر پایه احساساتمان تفسیر کنیم.
سوال دیگر علت استفاده از "drunken" به جای "drunk" در جمله زیر بوده است:
- He got embarrassed when he saw his drunken father on the street.
هر دو کلمه "drunken" , "drunk" به معنای "مست" میباشند و هر دو را میتوان به کار برد. اما "drunken" معنی دیگری هم دارد و آن هم شخصی است که اکثر مواقع دچار این حالت است که "الکلی" یا "دایم الخمر" خطاب میشود.
- She lives with her drunken father.
- او با پدر دایم الخمرش زندگی میکند.
و دیگر اینکه "drunken" برای استعمال موادمخدر نیز به کار میرود. یعنی به کسی که مواد مخدر یا روانگردان استفاده کرده نیز میتوان "drunken" گفت. همچنین از "drunken" برای نشان دادن رفتار افراد در حالت مستی نیز به کار میرود. مانند "Drunken party" که به معنی مهمانیهایست که در آن افراد نوشیدنیهای الکی و یا مواد مخدر به مقدار زیاد مصرف میکنند و کارهای نامتعارفی از آنها سر میزند. در اینحالت نمیتوان از "drunk" استفاده کرد.
از نظر گرامری هم بعد از "drunken" حتما بایستی اسم بیاید و به تنهایی به کار نمیرود. مثلا نمیتوان گفت:
- He was drunken.
بلکه در این حالت باید از "drunk" استفاده کرد:
- He was drunk.
دلیل به کاربردن "drunken" در پست امروز نشان دادن شدت موضوع و فراهم کردن شرایط استفاده از "embarrassed" بوده است.
- ۹۴/۰۵/۱۹